اقتصاد بازارهای مالی:کتاب دیگری در زمینۀ دانش مالی چگونه قابل توجیه است؟ این رشته تاکنون به خوبی از آثار پیشرفته که شامل بسیاری از دانشوریهای فنی اثرگذار هست، بهرمند شده است و در سمت دیگر طیف دانشگاهی، وفور کتابهای درسی گرانقدر بازار رشتۀ مدیریت اجرایی را اشباع کرده است. در مورد خوانندگان عمومی کتابهایی که با اطمینان، قول سرمایهگذاری موفق را میدهند، مغرضانه یا ناآگاهانه با تشخیصهای شورانگیز انقلابهای مالی برای جلب نظر ساده اندیشان در رقابت هستند.
اقتصاد بازارهای مالی
متأسفانه هیچ کس نمیتواند انتظار داشته باشد که پس از مطالعۀ این کتاب به پول قابل توجهی برسد. این کتاب هدفی متواضعانهتر یعنی کاوش در اقتصاد بازارهای مالی در سطح متوسطه را دارد که البته برای دانشجویان پیشرفته لیسانس آنچنان مناسب نیست. این اثر بدنبال شرح است نه تحقیق حقیقی. بیهیچ شرمی از توصیف جاوید کینز از نظریۀ اقتصاد بعنوان \”یک دستگاه ذهن، یک فن فکر کردن\” تبعیت خواهد کرد. به جای دکترینهای ادعا شده، سیاستهای صادره و نسخههای سازمانی، اصول در مرکز توجه این کتاب خواهند بود. فصول آتی اگرچه ممکن است هیچ دستورالعملی برای یکشبه پولدار شدن ارائه نکرده باشند، لکن حداقل دلیل عدم اعتقاد به چنین نسخههایی را نشان خواهند داد.
سالیانی
این کتاب طی سالیانی طولانی از یادداشتهای درسی درس اقتصاد مالی که در دانشگاه اسکس تدریس شده نگارش یافته است. به علت حجم بالای مطالب یک موضوع(یعنی مالیه شرکت) از کتاب حذف شده است. اگرچه ایدۀ اصلی آن یعنی قضیۀ مودگلیانی- میلر در فصل اختیارات (فصل ۱۸، بخش ۶) آورده شده است. در حالی که قصد بر این بوده که فصول سیری منطقی داشته باشند، فن آموزش ممکن است نیازمند ترتیبی متفاوت باشد. این امر به سهولت قابل دسترسی خواهد بود.
فصل
برای مثال فصل ۲ (ریز ساختار بازار) که در فصول ابتدایی آمده میتواند بعداً پوشش داده شود. دیگر تغییرات در ترتیبی که فصول مورد مطالعه قرار میگیرند نیز آسان خواهند بود. به هر حال برخی از دستهبندیهای فصول به سادگی بدینگونه هستند. انتخاب سبد دارایی فصول ۴و۵، قیمتگذاری دارایی در فصول ۶ تا ۹، بازار اوراق قرضه در فصول ۱۲ و ۱۳،آتیها در فصول ۱۴ تا ۱۶ و اختیارات در فصول ۱۸ تا ۲۰٫
مالیات
مالیات گذاری اگرچه ممکن است در فصل هفتم، آربیتراژ، باشد، بدلیل پایهای بودن بهتر است هر چه زودتر مورد مطالعه قرار گیرد. مفهوم کارایی که بیش از حد استفاده شده و معمولاً مورد سوء استفاده قرار گرفته در اکثر نقاط دانش مالی سرایت دارد و در اینجا در فصل ۳ مورد بحث قرار گرفته، اگرچه حضور آن در جاهای دیگر غیر قابل اجتناب است (مخصوصاً در فصول ۱۰ و ۱۱). \”مالیۀ رفتاری\” شاید نیازمند توجهی بیش از آن توجهی که جلب میکند باشد. به جای بحث این موضوع به صورت جداگانه تلاشی برای بیان پیام آن در فصول با بعضی ارتباطها (مخصوصاً ۳ ،۴ و ۱۰) شده است. برای تا حد امکان اجتناب کردن از هوس مد دانشگاهی بودن، هیچ عذر خواهیای بدلیل تبعیت از روش مرسوم بازارهای مالی نشده است.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.