سبکشناسی قرآن کریم ((تحلیل زبانی)):بحث درباره سبک، تنها مورد توجه ادبا و منتقدان و محققان ادبی نیست، بلکه سالهاست که توجه زبانشناسان را هم به خود جلب کرده است و در مقابل سبکشناسی ادبی، سبکشناسی زبانشناسانه به وجود آمده است. در پی بررسیهای زبانشناختی اواخر قرن نوزدهم، و پس از انقلابی که «فردینان دو سوسور» در زبانشناسی پدید آورد، زبانشناسی ساختاری رشد یافت. پس از پیدایش و گسترش ساختگرایی، انقلاب تازهای در سبکشناسی پدیدار شد. ساختگرایی توانست سبکشناسی را دانش مستقلی گرداند. از این پس روشها و ابزارهای سبکشناسی از زبانشناسی گرفته شد؛ بنابراین، دو ویژگی مهم سبکشناسی نوین، پژوهش زبانشناختی و تعیین ادبیات است.
سبکشناسی قرآن کریم
زبانشناس بیشتر به دنبال سیستم زبانی است که سبک در آن پنهان است. از این رو، زبانشناسی به محتوا توجه ندارد و همه چیز را در فرم یعنی زبان میجوید. مساله مهم سبکشناسی ساختاری تعیین موضوع است. این موضوع، واحد معینی است که سبکشناس خود آن را به دلیل داشتن جاذبههای خاص انتخاب میکند و در توصیف جنبه زبانشناختی آن جاذبه با ارزش عمل میکند. موضوع سبکشناسی میتواند یک واژه، یک مصراع، یک قطعه شعر، فصلی از اثری، یا کلیت یک اثر(یک نمایشنامه، یک قصه بلند) مجموعه آثار نویسندهای، یک نوع ادبی یا هر عمل بیانی دیگر باشد.
پژوهشگر
این واحد که به اراده پژوهشگر تعیین میشود، به عنوان کلیتی مورد بررسی قرار میگیرد که دارای روابط متقابل داخلی است. ارتباط همه عناصر سازنده واحد با مجموعه و رابطه عناصر با یکدیگر تحلیل میشود. هیچیک از سازههای این واحد دارای ارزش مستقل، دلالت مستقل و حیات مستقل نیست. از دیدگاه ساختگرایی، در هیچ ساختاری عنصر خودمختار
وجود ندارد.
سبکشناسان
سبکشناسان در بررسیهای خود متوجه شدند که هر زبان طرز بیان خاصی دارد که با طرز بیان سایر زبانها متفاوت است. اینگونه بررسیها را میتوان بررسی بافت سخن دانست. مطالعه بافت سخن بیش از پیش ادامه یافت، فهرست جامعی از این طرزهای ملی سخنگویی فراهم شد. وقتی سخن از نوع گفتار شد، خود به خود پای ادبیات و قلمرو زبانشناختی آن به میان آمد. در عرف ادبیات نباید سبک با نوع ادبی اشتباه شود. نوع ادبی همان شکل ادبی است که گوینده یا نویسنده به اثر خود میدهد. مثل نوع درام یا نوع کمیک. اما در سبک از سجیه عمومی اثر از لحاظ موضوع و انعکاسات محیط بحث میشود. بنابراین سبک هم فکر، هم جنبه ممتاز و هم شکل تغییر را در نظر میگیرد، در صورتی که نوع فقط شکل انشاء را بیان میکند. سبک و نوع از هم بینیاز نیستند و لازم و ملزوم هم هستند.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.