فرهنگ و فرافرهنگ
فرهنگ و فرافرهنگ ؛ ﻓﺮﻫﻨﮓ از دﻳﺮﺑﺎز ﻣﻮﺿﻮﻋﻲ ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ و آﺳﻴﺐﭘﺬﻳﺮ ﺗﻠﻘﻲ ﺷﺪه وﻟﻲ ﺑﺤﺚ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه از ﺳﻮى آن ﻛـﻪ ﺑـﺎﻟﻌﻜﺲ ﻫﻤﻴﺸـﻪ ﭘﺮﺑـﺎر و ﺗﻨﻮﻣﻨـﺪ ﺑـﻮده اﺳـﺖ ﭼﻨـﻴﻦ ﻧﻴﺴـﺖ.
واژه ﻛﻢوﺑﻴﺶ ﺑﻪﻃﻮر ﺟﺪى
ﺑﺮداﺷﺖﻫﺎى ﺟﺪﻳﺪ و آﺷﻨﺎ از اﻳﻦ واژه ﻛﻢوﺑﻴﺶ ﺑﻪﻃﻮر ﺟﺪى ﺑﺮ اﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺗﺄﻛﻴﺪ دارﻧﺪ ﻛﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻲ ﺑﺮاى ارزشﻫﺎى ﺿﺮورﺗﺎً ﺑﺸﺮى و ﻣﻠﻲ اﺳﺖ. اﻣﺎ اﻛﻨﻮن ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺮداﺷﺖﻫﺎ ﺑﺮ ﺗﻨﺸـﻲ ﺗﻘﺮﻳﺒـﺎً ﺷـﺪﻳﺪ در ﺑﺮاﺑـﺮ درك ﺗـﺎزهﺗـﺮى از ﻓﺮﻫﻨﮓ داﻣﻦ ﻣﻲزﻧﻨﺪ و ﻓﺮﻫﻨﮓ را ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺟﻬﺎن ﻣﺸـﺘﺮك ﺗـﺎرﻳﺨﻲ و اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ ﻣﻌﻨﺎ ﻳﺎ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ «ﻧﻤﺎدﻳﻦ» و ﻣﻌﻨﺎدار در ﺗﻤﺎﻣﻲ اَﺷﻜﺎﻟﺶ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲﻛﻨﻨـﺪ. «ﻓﺮﻫﻨـﮓ» در اﻳﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﮔﺴﺘﺮده و ﻏﻴﺮدﻳﻨﻲ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻛﺎﻣﻠﻲ از رﺷـﺘﻪﻫـﺎ را درﺑﺮﻣـﻲﮔﻴـﺮد؛ ﺑﺮاى ﻣﺜﺎل ﺗﺎرﻳﺦ، ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺳﻲ، ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ادﺑﻲ (ﺣﻮزهاى ﻛﻪ در آن ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﻛﻬﻦﺗﺮ ﻣﻬﻢ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ) و ﻣﻬﻢﺗﺮ از ﻫﻤﻪ ﺧﻮد ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ.
ﻧﻮﺷﺘﻪﻫـﺎى ﻣﻌﺎﺻـﺮ
در ﻧﺘﻴﺠﻪ، ﻫﺮ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﻓﺰودن ﻳﻚ اﺛﺮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪﻫـﺎى ﻣﻌﺎﺻـﺮ در اﻳـﻦ زﻣﻴﻨـﻪ اﺳـﺖ ﻧﺒﺎﻳﺪ اﻧﺘﻈﺎر ﻣﻴﻬﻤﺎنﻧﻮازىاى را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺴـﺎﻓﺮان دوردﺳـﺖ در ﮔﺬﺷـﺘﻪ ﻧﺸﺎن داده ﻣﻲﺷﺪ. ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن ﻣﺎﻳﻠﻨﺪ ﺑﺪاﻧﻨﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻛﺘﺎب در ﭼﻪ ﻣﺴـﺎﺋﻠﻲ از دﻳﮕـﺮ آﺛﺎر ﻣﺸﺎﺑﻪ ﻣﻮﺟﻮد ﻣﺘﻔﺎوت ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.
ﻣﻮﺿﻮع اﺻﻠﻲ
ﻣﻮﺿﻮع اﺻﻠﻲ ﻣﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺤـﺚ اﺳـﺖ، ﻳﻌﻨـﻲ »ﻓﺮﻫﻨﮓ« ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺟﺴﺘﺎرى ﻛﻪ در ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻗـﺮن ﺑﻴﺴـﺘﻢ در اروﭘـﺎ و ﺑـﺎﻻﺧﺺ در ﺑﺮﻳﺘﺎﻧﻴﺎ ﻣﻄﺮح ﻣﻲﺷﻮد. يك موضوع در كاربرد كهن و دقيق تنها مسئله اي نيست كه در باب يه شيء واقعي يا خيالي گفته شود، بلكه جستاري بنيادين با واژگان بنيادين مي باشد.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.