فقه حكومتي (درآمدي بر ماهيت، اصول و منطق نظري)
فقه حكومتي ؛ بشر موجودی مدنیالطبع بوده و از ابتدای خلقت خود حیات جمعی را تجربه کرده است. آنچه مسلم و غیرقابل انکار است، اقتضائات حیات اجتماعی است که تفاوتی ماهوی و کاملاً متمایز با آثار افعال فردی دارد. به همین دلیل از زمانی که بشر حیات اجتماعی خود را شناخته و با مسائل زیست جمعی آشنا شده است در پی کشف بهترین راهحلها در تنظیم زندگی انسانی بوده است. این راهحلها را میتوان از منظر دو بعد روشی و محتوایی تحلیل و بررسی نمود:
محتوایی راهبردهای
از منظر محتوایی راهبردهای اداره اجتماع در قسم اول یا برگرفته از عقلانیت و سازههای خرد بشری است و یا مقتبس از تجربهای است که انسانها در طول قرون متمادی حیات خود کسب نموده و به نسلهای بعدی انتقال داده است. در قسم دوم این راهبردها میتواند منبعث و مکتشف از جوهرههای وحیانی و غیربشری باشد. که خود نیز به دو گونه وحی مستقیم الهی و معصوم و فهم بشری از منابع دینی تقسیم میشود.
تفکرات انسانی فقه حكومتي
از منظر روشی آنچه جامع تفکرات انسانی است، تمسک به اطلاعاتی مدون و نظاممند جهت پیشبینی الگوهای رفتاری بشر و ایجاد راهبردهای مناسب در مدیریت و هدایت آن به سمت کمالات پیش رو است. چنین دادههایی که میتواند کاشف از حقائق طبیعی و توصیفگر پدیدههای رفتاری و معرفتی در انسان باشد را میتوان با غض نظر از تعاریف کلاسیک، «علم» نامید و از آنجا که بهترین و کاملترین برنامه در مورد حیات انسانی را خالق انسان ارائه نموده است چارهای جز تکون این نظام روشی با محتوای الهی و توحیدی نیست.
حکومت جهانی فقه حكومتي
بر این اساس برای ایجاد حکومت جهانی که مدینه فاضله و غایت نهایی از انزال شریعت و رسل بوده است، چارهای نیست جز ایجاد نظامهای علمی مدون مبتنی بر معارف الهی، در جهت کشف و توصیف قواعد رفتاری و معرفتی بشر، به منظور ایجاد بهترین و کاملترین نهادها و الگوهای سلوک فردی و اجتماعی برای ابناء بشر در هر مذهب، قومیت و فرهنگ.
علوم انسانی
بدین جهت بدون تردید علوم انسانی نقشی حیاتی در رشد و به غایت مطلوب رساندن یک اجتماع خواهد داشت و طی این مراحل، خاصه در مورد کشف و استنباط علوم دینی مستلزم یک نظام متکامل و پیش رو در اجتهاد فقاهتی است. این ظرفیت به مراحم تلاش و مجاهدتهای فقها و علمای اسلامی با نام مصطلح فقه جواهری امکان تولید و طراحی چنین نظامی برای اجتهاد را فراهم نموده است که رهبر معظم انقلاب از آن تعبیر به «فقه حکومتی»نمودند. دانش فقه به عنوان مادر علوم دینی در چنین بستر و رستنگاهی میتواند نوید قدرت و غنای دین در جهت ورود به ساحتهای مختلف زندگی بشر و کارآمدی آن نسبت به تئوریهای الحادی را نمایان سازد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.