نگاهی به ۵ برنامه توسعه قبل از انقلاب و ۴ برنامه توسعه بعد از انقلاب نشان میدهد که در بسیاری از زمینه ها به ویژه رشد اقتصادی این برنامه ها نتوانسته اند موفق عمل نمایند.
این موضوع حتی در زمانی که شرایط به دلایل بیرونی بسیار بهبود یافته است نیز صدق میکند که نمونه آن برنامه پنجم توسعه قبل از انقلاب و برنامه چهارم توسعه بعد از انقلاب است.
به عنوان مثال علیرغم اینکه بودجه ارزی مورد نیاز برای دستیابی به رشد اقتصادی ۸ درصد برنامه چهارم توسعه حدود ۸۰ میلیارد دلار درنظر گرفته شده بود علیرغم وصول بیش از پنج برابر این میزان در سالهای اخیر نتوانستیم به این هدف دست یابیم (برنامه چهارم توسعه، دادههای بانک مرکزی).
در واقع همانطور که تحقیقات اخیر نورث (برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳) و همکارانش نشان میدهد کشورهایی ثروتمند هستند که یک رشد پایدار را همواره حفظ نموده اند در حالی که رشد اقتصادی در ایران همواره دارای نوسان بوده است. نگاهی به نمودارهای ذیل خود بهترین شاهد این مدعا است.
توجه به رویکردهای بدیل از ضروریات برنامهریزی در ایران است امری که تاکنون کمتر به آن توجه شده است. اما همانطور که گفته شد ما با کلیتی واحد در رویکردهای بدیل روبرو نیستیم.
لذا دراین کتاب ما به معرفی دو مکتب مهم نهادی و اتریشی میپردازیم.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.