هندسه منابع و مصارف مالي اسلامي
هندسه منابع و مصارف مالي اسلامي ﺑﻌﺪ از ﭘﻴﺮوزي اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻰ و ﺗﺤﻘﻖ ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﻧﻈﺎم اﺳﻼﻣﻰ، ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧﮕﺎه ﺑﻪ اﺻﻼح اﻣﻮر ﺣﻜﻮﻣﺘﻰ و ﺳﻴﺎﺳﺘﻰ، اﻳﻦ اﻧﺘﻈﺎر ﺑﻪﺣﻖ ﺑﻪوﺟﻮد آﻣﺪ ﻛﻪ اﻫﺪاف و ﻣﺒﺎﻧﻰ اﺳﻼﻣﻰ ﺑﺎﻳﺪ در ﺗﻤﺎم زﻣﻴﻨﻪﻫﺎ ﺑﻪﺧﺼﻮص در ﻧﻈﺎمﺳﺎزي اﻗﺘﺼﺎدي ﺗﺤﻘﻖ ﻳﺎﺑﻨﺪ.
ﻣﺸﺨﺼﻪﻫﺎي اﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎن اﺻﻼﺣﻰ
ﻳﻜﻰ از ﻣﺸﺨﺼﻪﻫﺎي اﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎن اﺻﻼﺣﻰ و ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت ﺑﻬﺘﺮ ﻧﻈﺎم ﺳﺎزي در ﺑﺴﺘﺮ اﻟﮕﻮي ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ اﺳﻼﻣﻰ ـ اﻳﺮاﻧﻰ، اﺗﺨﺎذ ﻧﻈﺎﻣﻰ ﺑﺮﺧﻮردار از ﻣﺒﺎﻧﻰ و ﺟﻬﺖﮔﻴﺮيﻫﺎي اﺳﻼﻣﻰ و در ﻋﻴﻦﺣﺎل ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﻛﺸﻮر اﺳﺖ.
ﺟﺮﻳﺎن اﺻﻼﺣﻰ در ﺗﺮﻣﻴﻢ
اﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎن اﺻﻼﺣﻰ در ﺗﺮﻣﻴﻢ ﺑﺮﺧﻰ اﻣﻮر ﻫﻤﭽﻮن ﺑﺎﻧﻜﺪاري ﺑﻪ دﻻﻳﻠﻰ ﺧﺎص ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ و ﺷﺘﺎب ﺑﻴﺸﺘﺮي اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺖ، اﻣﺎ ﻋﻠﻰ رﻏﻢ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺑﺎﻻي ﭘﺮداﺧﺖ ﻋﺒﺎدي و ﺗﻜﻠﻴﻔﻰ و ﺣﻜﻮﻣﺘﻰ ﻫﻤﭽﻮن ﺧﻤﺲ و زﻛﺎت و ﺧﺮاج و ﺟﺰﻳﻪ در ﺗﺎرﻳﺦ اﺳﻼم، ﺑﻪﻧﻈﺮ ﻣﻰرﺳﺪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ دﻻﻳﻠﻰ ﻣﺎﻧﻊ از اﻳﻦ ﺷﺪه ﺗﺎ ﺣﺴﺎﺳﻴﺘﻰ ﻛﻪ ﺑﺮاي اﺻﻼح اﻣﻮر ﺑﺎﻧﻜﻰ و ﺧﺪﻣﺎت ﻣﺎﻟﻰ ﭘﺲ از اﻧﻘﻼب ﭘﻴﺶ آﻣﺪ در ﻣﺎﻟﻴﺎت رخ ﻧﺪاده و ﻫﻴﭻ ﻧﻮع ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﻰ در اﻳﻦ ﺳﺎلﻫﺎ ﻗﻄﻊ ﻧﻈﺮ از ﻧﺮخ، ﺷﻜﻞ و ﭘﺎﻳﻪ آن ﻣﻮرد ﺟﺮح و ﺗﻌﺪﻳﻞ ﻗﺮار ﻧﮕﻴﺮد.
ﻃﺮاﺣﻰ ﻧﻈﺎم ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﻰ ﺑﺮاي ﺟﺎﻣﻌﻪاي اﺳﻼﻣﻰ
آﻧﭽﻪ ﻣﺴﻠﻢ اﺳﺖ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻃﺮاﺣﻰ ﻧﻈﺎم ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﻰ ﺑﺮاي ﺟﺎﻣﻌﻪاي اﺳﻼﻣﻰ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮ اﺳﺎس اﺳﻠﻮﺑﻰ اﺳﻼﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﻪواﺳﻄﻪ آن از زﻳﺎدهﭘﺮداﺧﺘﻰﻫﺎ و ﭘﺮداﺧﺖﻫﺎي ﻣﻮازي و واردآوردن ﻓﺸﺎر ﺑﻴﺶ از ﺣﺪ ﺑﺮ ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮي ﺑﻪﻋﻤﻞ آﻳﺪ و از ﻃﺮﻓﻰ از ﻇﺮﻓﻴﺖﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺮاي ﭘﺮداﺧﺖ ﺧﻤﺲ و زﻛﺎت و ﻣﺎﻟﻴﺎت ﻧﻴﺰ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﻮد.
ﺧﻤﺲ و زﻛﺎت ﺑﺮاي ﻣﺼﺎرف ﻛﺸﻮر
از ﻃﺮﻓﻰ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ درآﻣﺪﻫﺎي اﺳﻼﻣﻰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﻤﺲ و زﻛﺎت ﺑﺮاي ﻣﺼﺎرف ﻛﺸﻮر ﺑﺴﻴﺎر زﻳﺎد است كه چشم پوشي از آن ها جدا جاي سؤال دارد. مخصوصا اينكه تحقيقات تجربي نشان داده است كه در سال هاي اخير ظرفيت بالقوه خمس و زكات در جامعه ما از درآمد هاي بالفعل مالياتي دولت بيشتر بوده است.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.