آینده ارزشها: در دوران باستان تمدنهای بزرگ وراقی بشری در شرق رشد و بالندگی داشته و تمدن گسترده ایران باستان، چین، هند و مصر تاثیر شگرفی در تکامل تاریخ بشری و ارتقاء دانشها و علوم مختلف از خود برجای نهاده و در واقع پایههای تمدن جدید در غرب بر شالودههای تمدن بشری در شرق بنا نهاده شده است.
آینده ارزشها
در مغرب زمین، یونان باستان که از آن میباید به دروازه تمدن اروپا یاد کرد در سدههای قبل از میلاد با درخشش آموزههای فلاسفه و حکمای بزرگی مانند سقراط، افلاطون و ارسطو بر تارک تاریخ تمدن بشری پرتو افکند بهگونهای که دوران روشنگری در مغرب زمین در قرن هیجدهم نوعی بازگشت به عصر درخشش عقلانیت و حکمت در دوران طلایی یونان باستان قلمداد میشود. یونان باستان در آن دوران از دولت شهرهای کوچک با نظامهای سیاسی خاص تشکیل شده بود و آتن پایتخت فرهنگی آن تمدن در برههای از تاریخ دارای نظام دموکراسی مستقیم بود.
آثار
آن گونه که از آثار و آموزههای متفکران و حکمای مشهور یونانی و فروغ تاریخ تمدن کهن آن هویداست اخلاق و هنجارهای اخلاقی و گفتمان پیرامون آن با اجتماع و سیاست در آن دوران پیوند و آمیختگی عمیق داشته است. واژه «اخلاق» در زبان عربی و فارسی عمدتاً به معنی خلق و خوی به کار میرود که بیشتر ناظر به رفتار فردی است، اما معادل یونانی این واژه (ethos) بوده که به مجموعه عادات و رفتارها در نظام اجتماعی اطلاق میشده است. گفته شده که در یونان باستان، امری را اخلاقی میشمردند که با قوانین اجتماعی و عادات مالوف در جامعه همخوانی و سازگاری داشته و حکمای آن دیار نیز در آن دوران علیالاصول مروج این آموزه بودند.
سقراط
بر همین اساس وقتی در سال (۳۹۹ق.م) سقراط سالخورده را که افلاطون وی را فرزانهترین حکیم یونان باستان میدانست به اتهام اغوای جوانان به اعدام محکوم کردند وی ضمن ایراد دفاعیهای مشهور، در مقابل رأی دادگاه تمکین کرد و نقشه دوستانش را در مدت میان محکومیت و اعدام برای فرار از زندان نپذیرفت. رونق یونان باستان به ویژه آتن با جنگهای داخلی و سپس کشورگشائیهای فیلیپ و اسکندر به سر آمد و عصر امپراتوری و جهان شهری (cosmopolitan) فرا رسید. با گسترش آئین مسحیت در امپراتوری و گرویدن امپراتور کنستانتین به آئین حضرت مسیح(ع)، ارزشهای اخلاقی مطلوب دین مسیحیت در میان مردم با هدایت متولیان مذهبی و نهاد کلیسا گسترش یافت.
ارزشهای
در آن دوران ارزشهای اخلاقی مرتبط با حیات پس از مرگ مانند آمرزش و تلاش برای سعادت و نیکبختی در آخرت از طریق توجه به آموزههای اخلاقی آئین مسیحیت که مورد تأکید کتاب مقدس قرارداشت در میان پیروان و مؤمنان مسیحی با تفاسیر کلیسا ترویج میشد. در سدههای میانه هر چند شعله دانش به ویژه علوم تجربی در اروپا فروغی نداشت اما بر پایه نظام اخلاقی پذیرفته شده به تعبیر ماکس وبر، دغدغه و اندیشه عمده عموم مردم آمرزش و رستگاری بود.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.