اسلام و روابط بين الملل؛ مشاركت ها در نظريه و عمل
اسلام و روابط بين الملل ؛ مشاركت ها در نظريه و عمل: روابط بینالملل به عنوان یک رشته دانشگاهی، هنوز هم شدیداً بر اساس بنیانهای اروپا محور پایهریزی شده است، بهگونهای که ماهیت غیرتاریخیاش مشهود است.
پژوهش بر پایه نظم بینالمللی
برای مثال، زمانی که پژوهش بر پایه نظم بینالمللی پیش از ظهور غرب، مورد نظر قرار میگیرد. در زمان مطالعه بنیادنامه های اصلی روابط بینالملل همراه با الگوهای مختلف آن (واقعگرایی، لیبرالیسم، مکتب انگلیسی، ساختارگرایی، مارکسیسم، نظریه انتقادی، پستمدرنیسم، فمینیسم، پساساختارگرایی، پسااستعمار، نظریه سبز و غیره) و در یا زمان توجه به متفکران و متون اصلی آن، ممکن است اینچنین تصور شود که روابط بینالملل به عنوان یک رشته دانشگاهی، بر درکی بنا شده که به روی مشارکتهای غیرغربی باز نیست.
اختلاف ظاهری نظریههای روابط بینالملل
زمانی که هر دو با هم نگریسته شود، اختلاف ظاهری نظریههای روابط بینالملل بهسادگی، فرا روایت غربی، ماهیت اروپا ـ آمریکایی روابط بینالملل (کنش بینالمللی دولتها) و بخشی از روابط بینالملل (مطالعه دانشگاهی کنش بینالمللی دولتها) را بازتولید میکند.
نظریههای روابط بینالملل
این ملاحظه به ویژه زمانی مشکلآفرین است که متوجه شویم نظریههای روابط بینالملل نهتنها ابزارهای تحلیل همراه با الگوهای متفاوت روابط بینالملل را مجسم میکند بلکه شیوهای را برای مفهومسازی نظم بینالمللی و جهانی ارائه میدهد.
نهادهای بینالمللی
در واقع نهادهای بینالمللی منحصراً بر هنجارهای غربگرا بنا شده است و به صورت خردمندانه بر پایه مفروضات روابط بینالملل و نظریه روابط بینالملل استوار شده است.
مقاومت جمهوری اسلامی ایران
این موضوع محدودیتهای مهمی را برای محققان روابط بینالملل که برای مثال به دنبال درک و نظریهپردازی در خصوص ظهور بخشهای غیراروپایی جهان از جمله چین (و به طور کلی اعضای بریکس) و پدیدهای همچون ظهور و مقاومت جمهوری اسلامی ایران و یا در نگاهی متفاوت، اعلام حضور داعش در سوریه و عراق هستند، تحمیل میکند.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.