برهیچکس پوشیده نیست که رسانههای جمعی نقش بسیار بسزایی در شکلگیری افکار مخاطبان خود دارند و البته از این طریق در تغییراتی که در جامعه شکل میگیرد، سهیم میباشند.
رسانه با پیامهای ارسالی خود ذهن خسته از کار و تلاش مخاطبی را که درگیر فعالیتهای روزمره است، به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و شاید از اینرو باشد که بسیاری، رسانه را به معنای واقعی قدرتمند میدانند.
در چنین شرایطی رسانههای ملی رادیو یا تلویزیون در کشور ما به دلایل فراوان بیش از سایر رسانهها مورد استفاده قرار میگیرند. میزان پوشش بالای این دو رسانه و نیز سرعت بالای انتقال اطلاعات در آنها باعث میشود در استفاده از چنین رسانههایی مراقبت و دقّت لازم بیش از پیش احساس شود.
از سوی دیگر، با توجه به نقش تعیینکننده دین در جامعه اسلامی ما ضرورت ایجاب میکند تا نگاهی دوباره به نقش جایگاه رسانه ملی صورت گیرد تا از این رهگذر با توجه به واقعیتهای جامعه و شرایط بینالمللی، رسانه ملی ـ رادیو و تلویزیون ـ بتواند نقشی مؤثر در جهت اعتلا و سربلندی جمهوری اسلامی ایران ایفا کند. اصلیترین نیاز یک رسانه، بهرهگیری از نظریه و چارچوبی هنجاری برای سیاستگذاری، برنامهریزی و عملکرد بهتر و مؤثرتر است. این چارچوب در واقع مبانی فکری وایدئولوژی است که رسانه برای نشر و پخش، آن را مبنای خود قرار میدهد. نظر به اینکه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر محور ولایت فقیه تدوین شده است و رهبری، جهت دهنده اصلی امور کشور به شمار میرود، رسانههای جمعی نیز باید براساس دیدگاههای رهبران نظام سیاستهای خود را تنظیم نمایند.
دیدگاههای هنجاریای که امروزه رسانههای بیگانه از آنها تبعیت میکنند، تطابق لازم با اهداف مورد نظر اسلام و نظام ولایتفقیه ندارند، از این رو، طراحی و ارائه نظریه هنجاری رسانههای جمهوری اسلامی ایران ضروری به شمار میآید، که برخاسته از معارف اسلامی، قانون اساسی، دیدگاههای رهبران جمهوری اسلامی و دست آوردهای علوم مربوطه باشد. این مهم هدفی است که پژوهش حاضر در پی بستر سازی برای آن است. امید است با پژوهشهای دیگر این امر خطیر جامعه عمل پوشد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.