انسان شناسي در دانش مديريت منابع انساني (رويكرد انتقادي)
ﻧﻮع ﻧﮕﺮش ﺑﻪ اﻧﺴﺎن و وﻳﮋﮔﻰﻫﺎى او، اﻫﻤﻴﺖ وﻳﮋهاى در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻋﻠﻮم اﺟﺘﻤـﺎﻋﻰ، ﺑﺎﻻﺧﺺ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺳﺎزﻣﺎن و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. در ﻋﺮﺻﻪ ﻧﻈﺮﻳﻪﭘﺮدازى در ﻋﻠﻮم اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ، ﻣﺒﺎﻧﻰ اﻧﺴﺎنﺷﻨﺎﺧﺘﻰ در ﻛﻨـﺎر ﻣﺒـﺎﻧﻰ ﻫﺴـﺘﻰﺷـﻨﺎﺧﺘﻰ، ﻣﻌﺮﻓـﺖﺷـﻨﺎﺧﺘﻰ و روشﺷﻨﺎﺧﺘﻰ، ارﻛﺎن ﻧﻈﺮﻳﺎت و ﭘﺎراداﻳﻢﻫﺎى آن ﺣـﻮزه را ﺷـﻜﻞ داده اﺳـﺖ.
مباني
ﻣﺒـﺎﻧﻰ ﻣﺬﻛﻮر آن ﻗﺪر ﻣﻬﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻔﺎوت در ﻫﺮ ﻛـﺪام از آن ﻫـﺎ ﻣﻨﺠـﺮ ﺑـﻪ ﺷـﻜﻞﮔﻴـﺮى ﭘﺎراداﻳﻢﻫﺎى ﻋﻠﻤﻰ ﻣﺨﺘﻠﻔﻰ در ﺗﺎرﻳﺦ ﻋﻠﻢ ﮔﺮدﻳﺪه اﺳـﺖ در ﻋﻠﻢ ﺳﺎزﻣﺎن و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻴﺰ، ﻫﻢ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻧﻈﺮى و ﻫﻢ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻋﻤﻠـﻰ، اﻧﺴﺎن ﺟﺎﻳﮕﺎه وﻳﮋه اى دارد. ﺳﻴﺮ ﺗﺎرﻳﺨﻰ ﻣﻜﺎﺗﺐ ﻋﻠﻢ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺣﺎﻛﻰ از ﻧﮕﺮش ﻫـﺎى ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﻮده اﺳﺖ و اﻳﻦ ﻧﮕﺮش ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻬﻤﻰ در ﺗﻔﺎوت ﻣﻜﺎﺗـﺐ ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ.
نظريه
ﺗﻤﺎﻣﻰ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻫﺎى ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ اذﻋﺎن دارﻧﺪ ﻛﻪ اﻧﺴﺎن ﻫﺎ ﻧﻴﺎزﻫﺎى ﺧﺎﺻﻰ دارﻧـﺪ ﻛـﻪ اﮔﺮ ﺑﻨﺎﺳﺖ ﺟﺬب ﺳـﺎزﻣﺎن ﺷـﺪه و ﺑـﻪ ﻣﺎﻧـﺪن در آن ﺗﺸـﻮﻳﻖ ﺷـﻮﻧﺪ و ﺧـﻮد را ﺑـﻪ ﺷﻴﻮه اى ﻣﻨﺴﺠﻢ وﻗﻒ ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎى آن ﻧﻈﺎم ﻧﻤﺎﻳﻨـﺪ، ﺑـﺮآورده ﻛـﺮدن ﻧﻴﺎزﻫـﺎى آﻧـﺎن ﺿﺮورى اﺳﺖ. ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺮدازان ﻋﻠﻢ ﺳﺎزﻣﺎن و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ ﺗﺒﻴـﻴﻦ و ﺗﻔﺴـﻴﺮ ﺧﻮد از اﻧﺴﺎن، در ﻣﺎﻫﻴﺖ ﺿﺮورت ﻣﺰﺑﻮر ﺑﺎ ﻫﻢ اﺧﺘﻼف ﻧﻈـﺮ دارﻧـﺪ.
رويكرد
روﻳﻜﺮدﻫـﺎى ﺳﻴﺴﺘﻤﻰ، اﻧﺴﺎن اﻗﺘﺼﺎدى، اﻧﺴﺎن اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ، اﻧﺴﺎن ﺧﻮدﺷﻜﻮﻓﺎ ﻳﺎ ﻫـﺮ ﻣـﺪل دﻳﮕـﺮ از اﻧﺴﺎن، ﺷﻜﻞ ﻣﺘﻔﺎوﺗﻰ از ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎى اﻧﺴﺎﻧﻰ را ﺟﻠﻮهﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻪ و ﺗﻤﺎم ﭘﺎرهﻧﻈﺎم ﻫـﺎى ديگر را كه در كل، سازمان را مي سازند درگير مي كند.
PDF انسان شناسي در دانش مديريت منابع انساني
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.