مديريت نفوذ ايالات متحده در عراق جديد
مديريت نفوذ ايالات متحده در عراق جديد اﻳﺎﻻتﻣﺘﺤﺪه آﻣﺮﻳﻜﺎ در ﺳﺎل ٢٠٠٣ ﻣـﻴﻼدي و در دوران رﻳﺎﺳـﺖ ﺟﻤﻬـﻮري ﺟﺮج ﺑﻮشِ ﭘﺴﺮ ﺑﺮ اﺳﺎس دﻛﺘﺮﻳﻦ اﻗﺪام ﭘﻴﺶدﺳﺘﺎﻧﻪ و ﺑﺮ اﺳـﺎس آﻣـﻮزهﻫـﺎي ﻧﻮﻣﺤﺎﻓﻈﻪ ﻛﺎرانِ ﺗﻴﻢ اﻣﻨﻴﺖ ﻣﻠﻲ ﺧﻮد، اﻗﺪام ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﻋـﺮاق و ﺣﻤﻠـﻪ ﺑـﻪ اﻳـﻦ ﻛﺸﻮر ﺑﺎ ﻫﺪف ﺳﺮﻧﮕﻮﻧﻲ ﺻﺪام ﻧﻤﻮد.
ﺟﺮج ﺑﻮش ﺗﺼﻮر ﻣﻲﻛﺮد ﻣﻲﺗﻮاﻧـﺪ
ﺟﺮج ﺑﻮش ﺗﺼﻮر ﻣﻲﻛﺮد ﻣﻲﺗﻮاﻧـﺪ ﺑـﺎ ﺗﺴﻠﻂ ﺳﺮﻳﻊ ﺑﺮ ﻋﺮاق و ﺗﺒﺪﻳﻞ اﻳﻦ ﻛﺸﻮر ﺑﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪاي ﺑﺮاي ﺳـﺎﻳﺮ ﻛﺸـﻮرﻫﺎي ﻋﺮﺑﻲ، رﻳﺸﻪﻫﺎي ﺑﻪاﺻﻄﻼح ﺗﺮورﻳﺴﻢ در ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ را از ﺑﻴﻦ ﺑﺒﺮد اﻣـﺎ ﺧﻴﻠـﻲ زود ﺑﺎ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﺷﺪن ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺛﺒﺎتﺳﺎزي و ﻣﻠﺖﺳﺎزي در اﻳﻦ ﻛﺸـﻮر و رﺷـﺪ ﮔﺮوهﻫﺎي اﻓﺮاﻃﻲ ﺗﺮورﻳﺴﺘﻲ و واﻛﻨﺶ ﺑﺮﺧﻲ ﻣﺘﺤﺪان ﻋﺮب ﺧﻮد در ﻣﻨﻄﻘـﻪ، ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪ ﻛﻪ روﻧﺪ دﻣﻜﺮاﺗﻴﺰاﺳﻴﻮن در ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻋﺮﺑﻲ ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ ﻣﺴـﺌﻠﻪاي ﺳﻄﺤﻲ و ﺑﺎ راهﺣﻞ ﻧﻈﺎﻣﻲ ﻧﻴﺴﺖ؛ ازاﻳﻦرو ﺗﺎ ﭘﺎﻳﺎن دوران رﻳﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬـﻮري ﺧﻮد ﺗﻼش ﻛﺮد ﺿﻤﻦ ﺣﻔـﻆ ﻧﻔـﻮذ در ﺳـﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي اﺳﺎﺳـﻲ دوﻟـﺖ ﻋـﺮاق، ﺣﻜﻮﻣﺖ را ﺑﻪ ﻣﺮدم اﻳﻦ ﻛﺸﻮر واﮔﺬار ﻧﻤﺎﻳـﺪ.
آﻣﺮﻳﻜـﺎ در ﺳـﺎلﻫـﺎي ﭘﺎﻳـﺎﻧﻲ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺟﺮج ﺑﻮش
آﻣﺮﻳﻜـﺎ در ﺳـﺎلﻫـﺎي ﭘﺎﻳـﺎﻧﻲ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺟﺮج ﺑﻮش ﭘﺴﺮ ﺑﺮاي ﺛﺒﺎتﺳﺎزي ﻣﺘﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان ﻧﻴﺰ ﺷﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ اﻣﺮ ﻧﺸﺎندﻫﻨﺪه ﻋﺪم ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ اﻳﺎﻻتﻣﺘﺤﺪه در ﻛﻨﺘﺮل اوﺿـﺎع و ﻋﺪم ﺣﺼﻮل ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻣﻮردﻧﻈﺮ از آﻏﺎز ﺟﻨﮓ ﻧﻴﺰ ﺑﻮد.
با روي كار آمدن باراك اوباما
با روي كار آمدن باراك اوباما وي جنگ عراق را غير ضروري دانسته و از ابتدا اعلام كرد كه نيرو هاي آمريكا را از اين كشور خارج خواهد ساخت. هزينه بالاي جنگ عراق كه حدود چهار هزار ميليارد دلار بر دولت و ماليات دهندگان آمريكايي بار مالي ايجاد كرده بود از دلايل اتخاذ اين تصميم بود؛ هر چند اين تصميم مخالفان و موافقاني در دولت و نخبگان آمريكايي داشتاما در نهايت آمريكا نيرو هاي خود را در سال 2011از عراق خارج نمود.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.