پیوست فرهنگی:در این شرایط ناامید کننده؛ انقلاب امام خمینی قدسسرهالشریف و مردم ایران و بیداریهای اسلامی پس از آن، روح فطرت، معنویت و عدالت را در کالبد مستضعفان احیا کرد و در ادامه نهضت انبیاء که غایت معنا بخش زندگی دنیا را خلود و عبودیت و ربوبیت میدانستند، الگویی دیگر از نسبت میان دنیا و آخرت، فرهنگ و دولت و انسان و جامعه برقرار ساخت.
پیوست فرهنگی
این الگو که در مبانی اندیشه اسلامی عالمان فرهیخته (نه صاحبان زر و زور) و تفقّه دینی (نه مادی و نفسانی) ایشان، ریشه داشت، فرهنگ (به معنای حیات معقول انسان مختار، در ظرف فطرت الهی) را زیر بنا و غایت تحرکات و تغییرات و پیشرفتهای دنیایی میدانست و در پی آن بود تا همه تلاشهای مشروع جامعه و حکومت را در راستای توسعه عبودیت انسان و تقرب و تعالی و تکامل فردی، اجتماعی و تاریخی قرار دهد. این مهم طبعاً نیازمند انطباق کامل نظامهای غیرفرهنگی بر هسته باطنی نظام فرهنگی بود که البته به سه دلیل در تجربه پس از انقلاب اسلامی به طور کامل محقق نشد:
طبیعی
- پیچیدگیهای طبیعی و ساختاری اداره و مدیریت عمومی جوامع در دوره حاضر که هر نوع مداخله و هدایت فرهنگی را دشوار ساخته و همچنین حاکمیت اقتصاد بر نظم اجتماعی مدرن که به سادگی نمیتوان بر آن فائق آمد.
- شبیخون فرهنگی هدفدار رقبا و دشمنان نظام به فرهنگ و هویت اسلامی ـ ایرانی که البته از سال ۱۳۷۱ تاکنون مورد تحذیر مقام معظم رهبری بوده است.
- غفلت از فرهنگ در برنامههای توسعه و عدم توجه به ابعاد و آثار فرهنگی توسعه نامتوازن، سیاستهای رفاه، فناوریهای مدرن و وارداتی فزاینده، پرشتاب و بیضابطه خصوصاً در حوزه زندگی.
اسلامی
فرهنگ اسلامی خصوصاً به خاطر اعتقادات و احکامِ انسانی و فرهنگیاش، به قابل هدایت بودن فرهنگ باور دارد. تجربه ۳۰ ساله انقلاب اسلامی ایران با تمام ضعفها و قوتهایش نماینده تجربهای منحصر به فرد در مدیریت راهبردی فرهنگ ـ محور در دنیای معاصر است و تجربیات بسیار مفیدی را برای استفاده جهانیان به ارمغان آورده است. لذا ضروری بود تا عمیقتر و صریحتر از گذشته این نسبت حیاتی ما بین فرهنگ و توسعه در بین مسئولان نظام، نخبگان فرهنگی و اقتصادی و صنعتی و سیاسی و… و مهمتر از همه برنامهریزان و طراحان فعالیتها و اقدامات توسعهبخش در هر چهار نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ترویج و نهادینه گردد.
مفاهیم
«پیوست فرهنگی» از مفاهیم جدیدی است که به دنبال واژگان راهبردی «مهندسی فرهنگ»، «مهندسی فرهنگی» و «مدیریت فرهنگی» توسط مقام معظم رهبری در تاریخ۱۷/۹/۸۶ طرح گردیده و علاوه بر این که موضوع مراکز عمده سیاستگذاری قرار گرفته، اذهان بسیاری از مراکز علمی و تحقیقاتی و پژوهشگران را به خود معطوف نموده است. وجه مشترک برداشتهای گوناگون از پیوست فرهنگی، توجه به بعد عملیاتی و تأثیرگذاری این موضوع در مدیریت فرهنگی کشور است.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.