شکلگیری جوامع علم محور متعاقب خیزش جریانهای علمی و مشخص شدن نقش بیبدیل دانشگاهها، پارهای از نظریهپردازان را به آنجا رهنمون شد تا برای جوامع علمی ارزشی بالا قایل شده و آنها را به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم در تولید قدرت سخت سهیم سازند.
اگرچه این رویکرد که با واسطهگری فناوری (به عنوان رابط بین قدرت و دانشگاه) معنا و مفهوم یافته بود، در ارتقاء جایگاه عالمان و مراکز علمی بسیار تأثیرگذار بوده؛ اما تحولات سه دهه اخیر، منجر به شکلگیری رویکرد نوینی در تحلیل علوم و دانشگاهها شده که در آن به دانشگاه به عنوان «منبع قدرت نرم» تأکید میرود.
از این منظر بازیگران با استفاده از سیاستهای علمی (تولید نظریه، شکستن مرزهای دانش، ایجاد مکاتب و پارادایمهای علمی و …) به چالش با رقبای خود پرداخته و از این طریق برتری خود را اثبات مینمایند. معنای این سخن آن است که تعارضها از «میدانهای رزم» به «مجامع علمی» تغییر موقعیت داده و «جهاد علمی» است که در نهایت مشخص میسازد کدام بازیگر میتواند در سلسله مراتب قدرتهای جهانی، نقش برتر را ایفا نماید.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.