اجتهاد در تفسیر روایی امامیه: تفسیر و بیان واژگان و عبارات از همان عصر نزول شروع شده و بعد از آن کسانی از صحابه مانند امیرالمؤمنین علی(ع) ابوسعید خدری و عبدالله بن عباس آنرا گسترش دادهاند. پس از صحابه نیز تابعینی مانند مجاهد، سعید بن جبیر، عِکرمه، ضحاک، قَتاده و حسن بصری به تفسیر پرداختند (سیوطی۱۳۸۰ش: ج۲،۲۰۱)؛ در همین دوره بود که تفسیر، شکلی مستقل گرفت و آثار تفسیری به مرور تدوین یافت (معرفت۱۳۸۳ش: ج۱،۳۶۷).
اجتهاد در تفسیر روایی امامیه
با گسترش جغرافیای دنیای اسلام، آشنایی مسلمانان با جریانهای مختلف فکری، رشد دانشهای گوناگون و بروز نیازهای جدید، شیوههای گونهگون تفسیر ظهور کرد؛ بر این پایه کسـانی متأثر از دانستههای علمیخود به تفســیر ادبی قرآن روی آوردند و کسانی دیگر با اثرپذیری از علم کلام به تفسیر کلامیقرآن پرداختند؛ همانگونه که بعضی دیگر تفسیر عرفانی نوشتند و برخی هم به تفسیر فقهی روی آوردند.
گسترش
با پیدایش و گسترش شیوههای گونهگون تفسیری گفت وگو و بحث از شیوهها، در دیباچه تفاسیر و یا بهصورت بابی مستقل در ضمن علوم قرآنی جای گرفت و به مرور کتابهای مستقل در شرح شیوههای تفسیر و مفسران به نگارش درآمد.آثاری که در معرفی شیوههای تفسیر نگاشته شدهاند نشان میدهد تفسیرروایی، اصلیترین شیوه تفسیر در میان مسلمانان بهشمار میرود و بهسبب جایگاه اهلبیت، مفسران مسلمان بهویژه شیعیان از آغاز به تفسیرروایی توجه ویژهای داشتهاند تا آن جا که برخی از این مفسران هر نوع تفسیری را به جز تفسیر روایی تفسیر به رأی دانسته و فهم مراد آیات را جز با روایات و سنت باطل انگاشتـهاند؛ در نگاه این مفسران رأی، هر نظریهای است که از طریق عقل و مبادی فکری ظنی حاصل شود.
عقل
ازاین روی تفسیر آیات از راه عقل را مصداق تفسیر به رأی دانستهاند و برپایه این اعتقاد تفسیر روایی را مقابل تفسیر اجتهادی و عقلی قرار دادهاند (معرفت۱۳۸۳ش: ج ۲، ۵۲۸ و بابایی۱۳۸۵ش: ج۱، ۲۵، ۲۶۹).
تفسیر
محور تفسیر روائی در دیدگاه امامیه، روایات یا سنت معصومین: است. تصور رایج این است که مفسران در تفاسیر روایی بدون تلاش ذهنی و اجتهاد فقط مجموعهای از روایات را که اغلب آنها حاوی لفظی مشترک با آیات است، بهعنوان تفسیر ذیل آیات مورد نظر نقل کردهاند ولی بهرغم این تصور تمامی روایاتی که این مفسران برای تفسیر آیات نقل کردهاند، برپایه مبانی ویژهای گزینش شده است. بهعبارتدیگر تفاسیر روایی همچون دیگر تفاسیر، دارای شیوه ویژه خود و شیوه آنها همچون دیگر شیوههای تفسیری دارای مبانی است.
منظور
منظور از مبانی، پیش دانستههایی است که مفســر برپایه آنها شیوه تفسیر خود را شـکل میدهد و منظور از شیـوههای تفسیری مجموعه گرایش علمی و مذهبی مفسر از یکسو و از سوی دیگر قواعد کلّی، منابع و علوم مورد نیاز و ابزارها و مراحلی است که مفســر برای کشــف مراد آیات طی میکند. مفسران تفاسیر روایی هم در رسیدن به مبانی و هم در انتخاب شیوهها، تلاش ذهنی و علمیروش مندی داشتهاند که در این تحقیق از آن به اجتهاد، تعبیر میکنیم. مبانی تفاسیر روایی با اجتهاد در آیات و روایات و با استفاده از احکام عقلی حاصل شده و شیوههای تفاسیر روایی که متأثر از این مبانی است همواره با تلاش ذهنی (گزینشهای مختلف روشمند) همراه بودهاست. البته نظر مفسران در استفاده از این مبانی و نگاهشان به آنها یکسان نبوده است.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.