تحلیلی بر سیر شناخت و روششناسی علم اقتصاد:اسمیت ادعا میکند که اگر فعالان اقتصادی در پی کسب منافع خود باشند آنگاه منافع عمومی نیز تأمین خواهد شد به شرط آنکه اولاً محیط کسبوکار رقابتی باشد و ثانیاً دخالت دولتها در امور اقتصادی از دایرۀ سرمایهگذاریهای عامالمنفعه، تأمین امنیت، حمایت از حقوق مالکیت، وضع قوانین و مقررات لازم برای رفع موانع رقابت و نظارت دائمی بر حسن اجرای آن تجاوز نکند.
تحلیلی بر سیر شناخت و روششناسی علم اقتصاد
از دیدگاه اسمیت، در چنین وضعی، سازوکار عرضه و تقاضا در تعیین قیمت و نقشی که قیمتهای نسبی در تخصیص منابع ایفا میکند همچون «دست نامرئی» میتواند بازارها را به صورت خودکار به تعادل برساند.
تاریخی
به لحاظ تاریخی، ریشههای این نظریه که پیروی افراد از منافع شخصی خود میتواند منجر به تأمین منافع عمومی شود به حدود دو قرن قبل از اسمیت برمیگردد. «دست نامرئی» آدام اسمیت نیز ملهم از اندیشههای مکتب فیزیوکراسی یا اصحاب طبیعت است که حدود سی سال قبل از انتشار کتاب ثروت ملل، در فرانسه رواج داشت. در واقع این دست نامرئی همان نقشی را ایفا میکند که «مشیت الهی» در دستگاه نظریهپردازی فیزیوکراتها بر عهده داشت؛ دستگاهی که مبتنی بر نیروها، قوانین و «نظم طبیعی» بود.
اسمیت
دفاع شدید اسمیت از آزادی فرد در دنبالهروی از نفع شخصی و ضرورت تحقق شرایط رقابتی در بازار را باید عکسالعملی طبیعی به حدود ۲۵۰ سال مداخلۀ شدید دولتهای اروپایی در امور اقتصادی و به ویژه در تجارت خارجی دانست که اساس مکتب مرکانتیلیسم یا اصحاب تجارت بود. اگر به برخی دیگر از آثار اسمیت به ویژه کتاب نظریۀ احساسات اخلاقیکه در سال ۱۷۵۹ به چاپ رسید و یا سلسلۀ درسهای اسمیت در دانشگاه گلاسکو (۱۷۶۳-۱۷۵۱) مراجعه کنیم این نکته نیز معلوم میشود که ساختار کلی اندیشههای اسمیت در مورد نفع شخصی در سالهای قبل از انقلاب صنعتی بهخوبی شکل گرفته بود.
ملاقات
با وجود این، ملاقات او با برجستگان مکتب فیزیوکراسی در سال ۱۷۶۶ به ویژه با دکتر فرانسوا کنه(بنیانگذار این مکتب و صاحب کتاب تابلوی اقتصادی) که در خلال اقامت کوتاه مدت اسمیت در پاریس انجام شد، نه تنها آدام اسمیت را به اقتصاد سیاسی علاقمند کرد بلکه در چارچوب تحلیلی کتاب ثروت ملل که نگارش آن حدود ۹ سال به درازا کشید (۱۷۷۶-۱۷۶۷) نقش بسزایی ایفا کرده است.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.