دیپلماسی عمومی امریکا در قبال ایران:در سالهای پس از انقلاب اسلامیِ سال ۱۹۷۹، امریکا همچنان به استفاده از پروپاگاندا بهمنزله ابزاری برای تغییر حکومت در ایران ادامه داده است. این اقدامات پروپاگاندامحور، که دولت امریکا آن را «دیپلماسی عمومی» مینامد، در چارچوب فعالیتهای تبلیغاتیِ جهانی امریکا پس از یازده سپتامبر با هدف تسخیر دلها و افکار مردم در جهان اسلام، نیرویی تازه یافته است. افزون بر این، از وقتی که دولت بوش، ایران را عضوی از محور شرارت معرفی کرد و نیز در پی حمله نظامی پیشگیرانه به عراق، همواره سایهای از احتمالِ حمله نظامی به ایران وجود داشته است. بنابراین در مقطع کنونی لازم است موضوعات مربوط به روابط ایران و امریکا، از نزدیکْ کانون توجه قرار گیرند.
دیپلماسی عمومی امریکا در قبال ایران
با وجود اهمیت اقدامات دیپلماسی عمومی امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران، تاکنون پژوهشی جامع در این باره انجام نشده است. این کتاب، بهمنزله نخستین گام برای پر کردن این خلأ، میکوشد تا سیاستهای دیپلماسی عمومی امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران پس از حادثه یازده سپتامبر و بهویژه سالهای پایانی دولت بوش و نیز حلقههای سیاستساز مرتبط با آن را بهگونهای عمیق بررسی کند.
تحلیلی
برای دست یافتن به تحلیلی جامعتر از دیپلماسی عمومی امریکا در قبال ایران، لازم است از ارائه روایتی صرفاً توصیفی از سیاست امریکا فراتر رفته، «شبکه بررسی مسائل ایران» را نیز که در مباحث مربوط به سیاستهای امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران مشارکت میکند، واکاویم. پژوهشِ پیش روی، با همراه ساختنِ تحلیل خطمشی دیپلماسی عمومی امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران با واکاوی شبکه بررسی مسائل ایران، درک منحصربهفردی را از گزینههای سیاسی که در دسترس سیاستگذاران امریکا قرار دارند، فراهم میآورد.
بررسی
شبکه بررسی مسائل «گونه ویژهای از پیوند میان بخشهای خصوصی و دولتی، و دربرگیرنده شمار فراوانی از کنشگران است» که به مبحث سیاسی خاصی علاقهمندند و فعالانه در «نقادی سیاستها شرکت کرده، اندیشههای جدیدی را درباره اقدامات سیاسی نوپدید ارائه میدهند». این کنشگران شامل نهادهای مستقل سیاست عمومی (یعنی اتاقهای فکر)، مراکز پژوهشی دانشگاهی، واحدهای پژوهشی دولتی، مقامات رسمی دولتی، مشاوران روابط عمومی و لابیکنندهها هستند؛ هرچند به این موارد محدود نمیشوند. از دیدگاهی کلیتر، شبکههای بررسی مسائل به شبکههای سیاسیای اطلاق میشود که «با پیوند دادن حلقههای ناهمگن کنشگران سیاسی به یکدیگر، آنها را به تارهایی درهمتنیده از کنشها که منافع مشترکی را پی میگیرند»، تبدیل میکنند.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.