ظهور پدیدهی ماهواره در سپهر رسانهای جهان، موجد واکنشهای مثبت و منفی گوناگون از دیدگاههای متفاوتی شده است. اندیشمندان علوم ارتباطی، جامعهشناسان، روانشناسان، فنشناسان، فیلسوفان، حقوقدانان، دینشناسان، دانشمندان و سایر گروههای متفکر در خصوص این پدیده و آثار و پیامدهای مثبت و منفی آن در جامعهی بشری سخن گفتهاند. در کشور ما نیز، آن گاه که پدیدهی ماهواره با حدی تأخیر ورودی جدی یافت و تأثیرات بالقوهی آن تا حدودی آشکار شد، واکنشهای تند و کند بر علیه آن آغاز گردید. واکنشها تا آنجا ادامه یافت که سیاستگذاران و تصمیمسازان منتخب مردم در مجلس شورای اسلامی ناگزیر از بررسی این موضوع شدند و در سال ۱۳۷۳، قانونی در مجلس به تصویب رسید که استفاده از تجهیزات دریافت از ماهواره را ممنوع کرد. پس از گذشت چند سال و علیرغم این منع قانونی، بسیاری از مردم از این تجهیزات استفاده میکنند، بهطوریکه عملاً این قانون متروک شده است. این وضعیت در شرایطی است که اکثر کشورهای آسیایی برای تصمیمگیری در مورد نحوهی برخورد با ماهواره، «رقابت» را بهعنوان جایگزین محکم در نظر گرفتهاند. سؤال این است که سیاست جنایی ما در قبال این پدیده چه بوده است؟ واقعیت این است که ایران در قبال این پدیده صرفاً به سیاست کیفری دست زده است و از نقش سایر نهادهای دولتی و کارکرد نهادهای جامعوی غفلت کرده است. این در حالی است که اکثر کشورهای جهان از سالها پیش دست به کار شدهاند و با یک سیاست معقولانهی جنایی و با بهکارگیری نهادهای دولتی و جامعوی مربوطه دست به رقابت با شبکههای ماهوارهای زدهاند و این پدیده را از یک «تهدید» به یک «فرصت» تبدیل کردهاند. حال میخواهیم به بررسی وضعیت موجود و سیاست جنایی مطلوب در ایران بپردازیم.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.