صحابه در ميزان قرآن و تاريخ
صحابه در ميزان قرآن و تاريخ جمعي از برادران اهل سنت از احترام و اهميتي که قرآن براي مهاجران اولين (توبه/ آيه 100) قائل شده، خواستهاند چنين استفاده کنند که آنها تا پايان عمر مرتکب هيچگونه خلافي نشدند و بايد بدون چون و چرا همه را بدون استثناء محترم بشماريم. سپس اين موضوع را به خاطر تمجيدي که قرآن از آنها در جريان بيعت رضوان و غير آن کرده، تعميم دادهاند و عملاً صحابه را بدون در نظر گرفتن اعمالشان انسانهاي استثنائي شمرده و اجازه هر گونه نقد و بررسي در کارهايشان را از خود سلب کردهاند.
طلحه و زبير صحابه در ميزان قرآن و تاريخ
بهطور مثال ما چگونه ميتوانيم طلحه و زبير را در برابر شکستن بيعت و مخالفت با پيشوائي که گذشته از تصريح پيامبر (ص) از طرف عموم مسلمانان و حتي خودشان انتخاب شده بود، تبرئه کنيم؟ ما چگونه ميتوانيم دامن آنها را از خون مسلماناني که در ميدان جنگ جمل به خاک ريخته شد بشوئيم کسي که خون يک نفر را بيگناه به زمين بريزد، هيچ عذري در پيشگاه خدا نخواهد داشت هر کس که باشد تا چه رسد به اين عده زياد، اصولاً مگر ميتوان هم علي (ع) و يارانش را در ميدان جنگ جمل بر حق دانست و هم طلحه و زبير و بعضي ديگر از صحابه را که به آنها پيوسته بودند.
داستان اصحاب ردّه صحابه در ميزان قرآن و تاريخ
داستان اصحاب ردّه يعني مرتد شدن جمعي از مسلمانان بعد از رحلت پيغمبر (ص) را همه اعم از شيعه و اهل سنت در کتابهاي خود نقل کردهاند که خليفه اول به جنگ با آنها برخاست و آنها را بر سر جاي خود نشاند. آيا هيچيک از اصحاب ردّه، پيامبر (ص) را نديده و در صف صحابه نبودند؟
شگفتانگيزتر اينکه براي نجات از اين تضاد و بنبست عجيب بعضي موضوع «اجتهاد» را دستاويز قرار داده و ميگويند افرادي مانند طلحه و زبير و معاويه و همکاران آنها مجتهد بودند و اشتباه کردند، اما گناهي از آنها سر نزد بلکه اجر و پاداش
آمار کشتگان جمل صحابه در ميزان قرآن و تاريخ
آمار کشتگان جمل در تاريخ به طور دقيق ضبط نشده است و اختلاف زيادي در نقل آن به چشم ميخورد شيخ مفيد مينويسد: برخي آمار کشتهشدگان را بيست و پنج هزار نفر نوشتهاند در حالي که عبدالله زبير (آتشافروز معرکه) اين تعداد را پانزده هزار ميداند سپس شيخ مفيد قول دوم را ترجيح ميدهد و ميگويد مشهور اين است که مجموع کشتهها چهارده هزار نفر بوده است (مفيد، بيتا.الف: 223). طبري در تاريخ خود آمار کشتگان را ده هزار نفر نقل کرده است و نيمي از آنان را مربوط به هواداران عايشه و نيم ديگر را از ياران امام (U) ميداند سپس نظر ديگري را نقل ميکند که نتيجه آن با آنچه از عبدالله بن زبير نقل کرديم يکي است (سبحاني، 1374: 452 به نقل از طبري، بيتا، ج3: 543).
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.