عدالت و سیاست؛ بررسی ابعاد نظری و کاربردی عدالت در گفتمان سیاسی اسلام و غرب :بی شک ظهور مسیحیت در ترویج نگاه افلاطونی و اسلام در ترویج نگاه انضمامی و کاربردی، بیشترین نقش را داشته است؛ هر چند در نگاه صرفاً تعبدی و صرفاً جهادگرانه اسلام در ادبیات معاصر جفا شده است. مسیحیت و اسلام هر یک در طول یک دوره هزارساله، اولی تا دوران جنگهای صلیبی و دومی تا زمان انقلاب صنعتی، بدون اغراق بزرگترین منبع و سرچشمه زندگی و تمدن بشر محسوب می شوند.
عدالت و سیاست
به عبارت دیگر، مسیحیت در اوج زندگی انسان با خود، انسان با انسان، انسان با طبیعت و انسان با خدا، در دوران خود بود؛ همان که مارکس آن را انسان خودآگاه تلقی کرد؛ و توانست هاضمه جهان غرب را برای تمدن جدید آماده کند. درواقع دوران قرون وسطی علیرغم نگاه بدبینانه غرب، خاستگاه یک دوران پرشکوه از تمدن انسانی است و همانطور که آگوستین در کتاب شهر خدا فریاد می کشد، نه در پی حشمت و جاه، بلکه در چالش با ظلم و بیدادگری و فرمانروایی، به گفته متمدن روم، گسترش یافت؛ تمدنی که از چشمه عقلانیت سقراطیان برخاست لکن در مرداب حیرت فرو رفت.
مسیحیت
با این همه مسیحیت به دلیل ضعف نظری در جزئیات زندگی انسان با انسان و انسان با طبیعت، علیرغم تمام کوششی که اهل مسیح برای پاسخگویی به نیاز روزافزون گروندگان به مسیح، کردند، از آنجا که مسیح خود سیاستی را تجربه نکرده بود، در این عرصه تاب نیاورد. مسیح میگفت که به زودی حکومت من فرا میرسد، لکن از آنجا که جامعه مسیحی ظرفیت لازم را نداشت، او حکومت در آسمان را برگزید و امر اجتماعی ظرفیتهای وی در شریعت محمدr ظهور کرد و حکومت اسلامی با آموزههای عدالت در دو دوره تاریخی، یکی همراه با نزول وحی و از طریق نبوت و دیگری به مدد کتاب و عقل از طریق امامت امیرالمومنین علیu، متجلی شد. و لذا هر چند به لحاظ لطف، حجت الهی باقی است اما به لحاظ امر حکومت و اجتماع مردم، حجت عقلانی تمام شده است.
دنیای اسلام
با این همه به نظر میرسد با توجه به وضعیت دنیای اسلام و چالشهای پیش رو به ویژه بعد از انقلاب صنعتی در غرب، استدلال فوق، خالی از اشکال نباشد. به عبارت دیگر، دفاعیه دینی و سنتی در مقابل تحولات به ظاهر سکولار معاصر، برانگیزاننده این پرسش است که آیا نمیتوان ظهور دین را به صورت مقدمهای برای ورود به وضع مدنی در دوران مدرن تلقی کرد و از آن منصرف شد؟ و آیا اصالتاً انسان مدرن خودکفا از سنت به معنای اعم آن نیست؟ و در غیر اینصورت پس چرا ادیان در عرصه رویارویی عملی و مدنی با دنیای جدید فرومانده اند؟
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.