فناوري اطلاعات و سياست جهاني (تغيير گستره قدرت و حاكميت)
فناوري اطلاعات و سياست جهاني ؛ ﻣﻔﻬﻮم ﻗﺪرت و ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ در ﻛﺎﻧﻮن اﻧﺪﻳﺸﻪ ﺳﻴﺎﺳﻰ، ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﻴﺎﺳﻰ و رواﺑـﻂ ﺑـﻴﻦاﻟﻤﻠـﻞ ﻗﺮار دارد. ﺗﺎﻛﻨﻮن ﻣﻨﺎﻇﺮات ﻣﺨﺘﻠﻔﻰ در ﺧﺼﻮص ﺳﺮﺷﺖ ﻗﺪرت و ﻣﻜﺎﻧﻴﺴـﻢ اﻋﻤـﺎل آن در ﻗﻠﻤﺮو داﺧﻠﻰ و رواﺑﻂ ﻛﺸﻮرﻫﺎ در ﺣﻮزه ﻧﻈﺮﻳﻪﭘﺮدازي ﺳﻴﺎﺳﻰ و رواﺑﻂ ﺑـﻴﻦاﻟﻤﻠﻠـﻰ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
دﺳﺘﻪﺑﻨﺪيﻫﺎي ﻗﺪرت
در دﺳﺘﻪﺑﻨﺪيﻫﺎي ﻗﺪرت ﺑﻪ ﺷﻜﻞﻫـﺎ و ﺻـﻮرتﻫـﺎي ﻣﺨﺘﻠـﻒ آن ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﻣﻰﺷﻮد ﻛﻪ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺗﺤﻮﻻت ﻋﻤﻠﻰ در ﻋﺮﺻﻪ ﺳﻴﺎﺳﻰ ـ اﻗﺘﺼﺎدي ﺟﻮاﻣﻊ و ﻧﻴﺰ ﭘﻮﻳﺶﻫﺎي ﻓﻜﺮي و ﭼﺮﺧﺶﻫﺎي زﺑﺎﻧﻰ ـ ﻓﻠﺴﻔﻰ ﻣﻮرد ﺑﺎزﺑﻴﻨﻰ ﻗـﺮار ﻣـﻰﮔﻴـﺮد. ﻳﻜـﻰ از ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار در ﻓﻬﻢ ﺗﻄﻮر و ﺗﻜﺎﻣﻞ ﻗﺪرت در داﺧﻞ و ﻧﻴﺰ ﺑﻴﻦ ﺟﻮاﻣﻊ، ﭘـﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﺗﺒﻌﺎت ﻓﻨﺎوري ﺑﺮ ﺷﻜﻞﮔﻴﺮي اﻗﺘﺼﺎدي ـ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺟﻮاﻣﻊ اﺳﺖ.
ﺗﺤﻮل ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ و ﮔﺰارهﻫﺎ در ﺣﻮزه ﺳﻴﺎﺳﺖ
ﮔﺮﭼﻪ ﺗﺤﻮل ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ و ﮔﺰارهﻫﺎ در ﺣﻮزه ﺳﻴﺎﺳﺖ و رواﺑﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠـﻞ در ﭼـﺎرﭼﻮﺑﻰ ﭘﻴﭽﻴـﺪه و ﭼﻨـﺪ ﺑﻌـﺪي، ﺑﺮآﻳﻨﺪ ﺗﺤﻮﻻت ﻧﻈﺮي و ﻋﻤﻠﻰ ﻣﺨﺘﻠﻒ اﺳﺖ، ﺗﺄﺛﻴﺮات ﻓﻨـﺎوري ﺑـﺮ ﺳـﺎﺣﺖ ﺟﻮاﻣـﻊ در ﺳﻄﺢ ﺧﺮد و اﻗﺘﺼﺎد ﺳﻴﺎﺳﻰ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺟﻬﺎﻧﻰ در ﺳﻄﺢ ﻛﻼن را ﻧﻤﻰﺗﻮان ﻧﺎدﻳﺪه ﮔﺮﻓﺖ. در ﺧﺼﻮص ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻓﻨﺎوري ﺑﺮ ﭘﻮﻳﺶ ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﻪوﻳﮋه ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺻـﻨﻌﺘﻰ و اﻗﺘﺼـﺎد ﺳﻴﺎﺳﻰ ﻣﺪرن ﻧﻈﺮﻳﺎت ﻣﺨﺘﻠﻔﻰ وﺟﻮد دارد.
ﻐﻴﻴﺮات ﻗـﺪرت در اﻗﺘﺼﺎد ﺳﻴﺎﺳﻰ ﺟﻬﺎﻧﻰ
از ﻣﺘﻮن ﻧﻈﺮي ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻗـﺪرت در اﻗﺘﺼﺎد ﺳﻴﺎﺳﻰ ﺟﻬﺎﻧﻰ و رواﺑﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ ﻣﻰﺗﻮان ﺑﻪ ﻛﺎرﻫﺎي راﺑﺮت ﻛﺎﻛﺲ و اﺳﺘﻔﺎن ﮔﻴﻞ از ﻧﻈﺮﻳﻪﭘﺮدازان اﻧﺘﻘﺎدي رواﺑﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ، ﺳﻮزان اﺳﺘﺮﻧﺞ، راﺑﺮت ﮔﻴﻠﭙﻴﻦ، ﻛﻨﺖ واﻟﺘـﺰ در ﭼﺎرﭼﻮب رﺋﺎﻟﻴﺴﻢ ﺳﺎﺧﺘﺎري، ﺟﻮزف ﻧﺎي و راﺑﺮت ﻛﻮﻫﻦ در زﻣﻴﻨـﺔ اﻟﮕـﻮي ﻟﻴﺒﺮاﻟﻴﺴـﻢ اشاره نمود كه در چند دهه اخير بحث هاي دامنه دار نظري در خصوص ماهيت و سرشت قدرت در نظام اقتصاد سياسي بين الملل را مطرح نموده اند.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.