ویژگی های این محصول
در عرصه سیاست، شاید کمتر پدیدهای را بتوان سراغ گرفت که همچون «انقلاب» از شرایط جدید متأثر و متحول شده باشد.
انقلاب رنگی را میتوان محصول بازنگری درتئوریهای سنتی انقلاب، در پرتو مقتضیات جدید ارزیابی نمود که در اثر آن، تحولات بنیادین و خشونتبار درون جامعه، توسط فرآیندهای فرهنگی، مدیریت و هدایت میشوند. به عبارت دیگر، میتوان چنین ادعا نمود که «انقلاب رنگی» در محل تلاقی ساختار قدرت با فرهنگ سیاسی پدیدار می شود و از این حیث، نیازمند ارایه درکی تازه میباشد که نویسنده، در نوشتار حاضر، بر ارایه آن اهتمام نموده است.
خطوط کلی پیشنهادی مؤلف جهت مدیریت مناسب این پدیده عبارتند از:
اول: در مدیریت انقلابهای رنگی، نقطه محوری و اساسی، عطف به افکار عمومی است تا از این طریق، با آگاهی بخشی «صحیح»، «سریع» و «به موقع»، بتوان جریان افکار عمومی را از اتصال به مکانیزمهای عملی انقلاب رنگی، به دور داشت.
دوم: به دلیل آنکه انتخابات، زمینه اصلی طراحی انقلاب رنگی به شمار میآید. توجه ویژه به ضوابط و ساختار مصوب برای برگزاری انتخابات، ضرورتی غیرقابل انکار میباشد. باید توجه داشت که هرگونه ضعفی در مقام تعریف ضوابط قانونی انتخابات و یا اجرای آن، می تواند دلیلی برای تقویت جریان انقلابرنگی در کشور باشد.
سوم: با توجه به اینکه محمل انقلابرنگی، اعتراضهای مدنی ای است که معمولاً در قالب «عملیاتهای روانی»تشدید و توسعه می یابند، پیش بینی در خصوص نحوه مواجهه با عملیات روانی اپوزیسیون و یا بازیگران خارجی، اقدامی کاملاً ضروری به شمار میآید.
چهارم: با عنایت به وجود سطحی از نارضایتی در کلیه جوامع، تمهید و اجرای سیاستهایی که بتواند از طریق مدیریت نارضایتی، از تبدیل آنها به اعتراض جلوگیری نماید، ضروری است. شاید هیچ سیاستی مؤثرتر و کارآمدتر از نمایش و بهرهبرداری از قدرت نرم نظام سیاسی در این مرحله نباشد.
پنجم: آخرین اصل، به سالمسازی فضای رقابت سیاسی در کشور باز میگردد تا از این طریق، جمع میان اصل ثبات نظام سیاسی و اصل مشارکت عمومی، بدون بسته شدن فضای سیاسی(به عنوان عامل اصلی در تشدید جریان انقلاب رنگی)، محقق گردد.
مطالعه ۳۵ صفحه آغازین کتاب
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.