در جریان نظمسازی نوین بر پایه «ایجاد دشمن جدید»، نظریه «پایان تاریخ» و «برخورد تمدنها» مطرح میشود که غایت آنها، معرفی دشمن تازهای بنام «بنیادگرایی» و «تروریسم» است.
در قالب این طرح تازه قرار است فرهنگ و تمدن اسلامی به دشمن اصلی نظم بینالمللی تبدیل شود و «تروریسم» پدیدهای است که بزرگنمایی میشود تا این تهدید «واقعی جلوه داده شود».
در نتیجه این راهبرد جدید، طیف متنوعی از نظریههای توجیهی برای مبارزه و کاربرد زور علیه بازیگران مسلمان تولید و عرضه میشود؛ که از جمله آنها میتوان به «تهدید نامتقارن» اشاره داشت.
مفهومی که زمینه اقدام آمریکا در افغانستان و عراق را در قالب نظریهای جدید فراهم ساخت. نظریهای که امکان «اقدام پیش دستانه» را به آمریکا و هوادارانش جهت نیل به «سلطه بلامنازع» (Hegemony) میداد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.