نظم و امنیت لازمه وجود و شرط قوام هر اجتماعی است که در چارچوب نظام حقوقی و سیاسی حاکم، تضمین و تأمین میگردد. حقوق بینالملل بهعنوان یک پدیده اجتماعی، در گذر زمان به دلیل ضرورت حیات بینالمللی ابداع و حاکم بر روابط و مناسبات متقابل واحدهای ملی شد تا بتواند عهدهدار تنظیم روابط پیچیده دولتها شده و نظم تأمین کننده ثبات و آرامش را جایگزین هرج و مرج ناشی از سیاست قدرت کند. در این راستا، هر واحد سیاسی ـ ملی در جامعه بینالمللی ضمن برخورداری از حاکمیت و استقلال در قلمرو حقوق بینالملل قرار میگیرد. مفاهیمی که موجبات تسلط کامل دولتها را در داخل مرزها و استقلال عمل آنها را در خارج از آن را فراهم میآورند.
تحولات حادث در نظام بینالملل و ظهور ارزشهای نوین همراه با اندیشههای بشردوستانه، فناوریهای اطلاعات و ارتباطات که موجب سهولت در دسترسی انسانها به یکدیگر و اطلاع از حقوق و تکالیف خویش و دولتهای متبوعشان شده است، عرصههای نوینی را در نظام بینالملل گشوده و موجب تحول در اصول حاکمیت و عدم مداخله شده است. در برهههای مختلف زمان گذشته، وضعیت نظام بینالملل متأثر از یکی از چند موضوع نظام وستفالیا، جنگ سرد و نظام بینالملل دوقطبی، بازار آزاد و تجارت جهانی، چندجانبهگرایی و… بود؛ نظام کنونی بینالمللی نیز به شدت متأثر از موضوعات مربوط به انقلاب ارتباطات و تحولات ناشی از جهانی شدن است. بر این اساس، اقتصاد و تجارت، ارتباطات و اطلاعات، فناوری و صنعت و امثالهم علی الظاهر در دایره مفاهیمی مانند تأمین سعادت بشری و توسعه کرامت انسانی و احترام به حقوق بشر تعریف شده و اهمیت مییابند….
هنوز بررسیای ثبت نشده است.