مسائل انتقادی در بانکداری اسلامی و بازارهای مالی : تخصیص منابع کمیاب به عنوان یکی از کاربردهای رقابتی، مهمترین مسئلهای است که امروزه علوم اقتصادی مدرن به آن میپردازند. علم اقتصاد به عنوان گزینهای مطالعاتی، رفتار افراد را در مدیریت منابع کمیاب مورد بررسی قرار میدهد که در انجام آن، دانش بالایی مورد نیاز است. در تصمیمگیری از طریق حدس و گمان محض، تعیین راه موثری برای تخصیص منابع، کار آسانی نیست. از آنجایی که منابع به وفور یافت نمیشوند؛ باید در تخصیص آنها با دقت و حساسیت عمل کرد تا کارآیی لازم حاصل آید.
مسائل انتقادی در بانکداری اسلامی و بازارهای مالی
هر چند علم اقتصاد با کارآیی سروکار دارد؛ معیار برابری نباید نادیده گرفته شود؛ چرا که این کار هر چند باعث موفقیت علم اقتصاد در رسیدگی به نیازهای غریزی حیوانی میشود اما نظم برتر زندگی را نادیده میگیرد و از این رو سبب به فراموشی سپرده شدن معنای زندگی میگردد. موفقیت انسان در برآوردن معیارهای کارآیی و برابری در تخصیص منابع، تا حد زیادی به سیستم ارزشیابی که در تصمیمگیری بدان رجوع میکند بستگی دارد. ارزشها با درست و غلط و خوب یا بد سر و کار دارند. حال پرسش این است که انسان باید در اتخاذ تصمیمات درست از چه ارزشهایی برخوردار باشد؟
تحرک و تخصیص
تحرک و تخصیص سرمایه معمولاً بر اساس سیستم باورهای فردی صورت میگیرد. در فلسفهی سرمایهگرایی (کاپیتالیسم) حقیقت، ارتباط نزدیکی به تعقل و تجربهی حسی دارد و بازار، جایی است که حقیقت در آن نهفته است. در بازار، تقاضا و عرضهی سرمایه، میزان بازگشت را تعیین مینماید. از این رو در سرمایهگرایی، ایجاد سرمایه از طریق ابزارهای سودزا، تنها منطقی است؛ چرا که تعیین درست و غلط از طریق منفعت فردی تعیین میشود که از طریق منطق و تجارب حسی، قابل توضیح است.دیدگاه اسلام نسبت به جابجایی و تخصیص سرمایه نیازمند بررسی ارزشهایی است که خداوند آنها را تعیین نموده است. در اینجا قرآن و سنت، دو منبع اصلی ارزشهای مشخص هستند. اسلام با این که نقش خرد و تجارب حسی را در اتخاذ تصمیمات اقتصادی نادیده نمیگیرد، اما به انسان در مهار این دو نیرو در تعیین بهترین راهحلها یاری میرساند.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.