ویژگی های این محصول
فارغ ازاشارات پیشگامان علم اقتصاد به نقش نهادها در عملکرد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشورها که در جلد اول این مجموعه به آن اشاره شده در تمام این دوران همواره مخالفتهای با جریان نئوکلاسیک وجود داشته است و مکاتب مختلفی در این راه پدید آمدند که مارکسیسم، مکتب اتریش و مکتب تاریخی آلمان از جمله این مکاتب هستند. با این حال یکی از منسجمترین تلاشها در مخالفت و تلاش برای اصلاح جریان غالب اقتصاد توسط اندیشمندان نهادگراها مطرح شده است.
اما، اقتصاد نهادی کیلت واحدی نیست. پیشگامان این جریان اندیشمندانی بودند که نهادگرایان قدیم مشهور هستند و در مجلد اول این مجموعه به بررسی آرای و عقاید آنها پرداختیم. نسل دومی که پس از افول نهادگرایان قدیم سربرآوردند به نهادگرایان جدید معروف گشتند.
کلاین در توضیح اقتصاد نهادگرای جدید مینویسد: «اقتصاد نهادگرای جدید رشتههای اقتصاد، حقوق، نظریه سازمان، علوم سیاسی، جامعهشناسی و انسانشناسی را ترکیب مینماید تا درک مناسبی از نهادهای اجتماعی، سیاسی و بازرگانی ارائه دهد. و بهطور آزادانه از رشتههای مختلف علوم اجتماعی وام میگیرد ولی زبان اصلی آن اقتصاد است.
هدف اقتصاد نهادگرای جدید این است که توضیح دهد نهاد چیست، چگونه به وجود میآید برای چه اهدافیسودمنداست، چگونه تغییر مینماید و چگونه قابل اصلاح است» (کلاین،۴۵۶،۱۹۹۹) همچنین نهادگرایان جدید همراهی بیشتری با اقتصاد نئوکلاسیک نشان میدهند و مثلا نورث به صراحت از اصلاح اقتصاد نئوکلاسیک صحبت میکند (نورث، ۱۹،۲۰۰۰).
در واقع برخلاف اقتصاد نهادی قدیم، نهادگرایان جدید در صدد کنار گذاشتن اقتصاد نئوکلاسیک نیستند و بیشتر در جهت اصلاح آن حرکت میکنند.
کوز و پس از وی ویلیامسون عمدتا بر ساختار بنگاه متمرکز شدند که در جلد دوم به بررسی آرای این اندیشمندان پرداختیم.
اما گروهی دیگر از نهادگرایان اندیشمندانی هستند که بر نقش هنجارها، ارزشها، رسوم، قوانین رسمی و غیررسمی بر عملکرد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تاکید دارند و از این زاویه به بررسی اثر نهادها بر جوامع میپردازد. شاید تنها نکتهای که تمامی نهادگرایان در آن مشترک هستند اهمیت نهادها در تحلیل و تفسیر و توصیههای سیاستی و اینکه آنها مشخصا بر اهمیت هنجارها، ارزشها، رسوم، قوانین رسمی و غیررسمی بر عملکرد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تاکید دارند. از این موضوع که بگذریم، هر گروه از نهادگرایان با نگرشها و ذهنیتهای مختلف که دارند تعاریف خاص خود را از نهادها ارائه مینمایند و هر تعریفی از مفهوم و موضوع نهاد نیز به مجموعهای از تفاوتها در رویکرد میانجامد.
بر این اساس قبل از هر چیز از میان اندیشمندان فراوانی که در این جریان به نظریهپردازی مشغول هستند به بررسی آرای داگلاس نورث، الینور استروم و اولیور ویلیامسون میپردازیم که هر سه از برندگان جایزه نوبل هستند. البته توجه به این نکته ضروری است که ویلیامسون عمده تلاش فکری خود را معطوف به بحث هزینه مبادله و بنگاه نموده است اما بحثی که وی در مورد ساختارهای کلان نهادی نیز مطرح نموده است با استقبال فراوانی روبرو گشته است که در این نوشته به آن اشاره مینماییم.
پس از بررسی آرای این اندیشمندان به بررسی آثار گریف و آئوکی میپردازیم و در نهایت آرای برخی دیگر از اندیشمندان که در این مجلد مقاله آنها ترجمه و ارائه شده است را بررسی مینماییم و از این طریق تلاش خواهیم کرد تا زمینه آشنایی بیشتر خوانندگان با این گرایش نهادی را فراهم آوریم.
مطالعه ۳۵ صفحه آغازین کتاب
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.