میشل ویلیامز(Michael Williams) در این کتاب بدیع، نقش فرهنگ را در سیاستهای امنیتی معاصر بررسی مینماید و خلاصهای از روشهای مهم تئوریزه کردن فرهنگ در مطالعات امنیتی را ارائه میدهد.
این کتاب با بسط چارچوبی نظری که بر رابطه میان فرهنگ، قدرت، امنیت و استراتژی تأکید دارد، بیان میکند که مهمترین فعالیتهای فرهنگی ـ از جمله تکامل ناتو و توسعهی اتحادیهی اروپا ـ در پی جنگ سرد با هدف ایجاد تغییرات در سیاستهای امنیتی ایالات متحده و اروپا صورت گرفتهاند.
علاوه بر این، ویلیامز اظهار میدارد که امروزه فعالیتهای فرهنگی همچنان نقش قدرتمندی را در سیاستهای بینالمللی ایفا میکند، زیرا اینگونه فعالیتها به منظور کنترل روند شیوع نومحافظهکاری در تفکر سیاستمداران خارجی آمریکا ضروری است.
ویلیامز همچنین افزایش محبوبیت فرهنگ و سازهانگاری(Constructivism) را در مطالعات امنیتی، در رابطه با ساختار و شیوهی بکارگیری قدرت در روابط امنیتی پس از جنگ سرد مورد بررسی قرار میدهد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.