هدف اصلی این کتاب بررسی محتوای بستۀ سیاستی دورههای دکتری پژوهشمحور، فهم و نقد آن است؛ دورههایی که همزمان با نیمهمتمرکزشدن آزمون دکتری از سال ۱۳۸۹ شکل گرفتند و با تغییراتی همچنان ادامه دارند. بنابراین، ضمن ارائۀ الگوی تنظیم خطمشی برای درک بهتر روابط بین پدیدهها در این فرآیند، براساس تجربهها و مشارکت ذینفعان و گفتوگوی بیناذهنی، الگوی مطلوب و توصیههای اقدام نیز ارائه شده است تا مبنایی برای شناخت بخشی از نظام تصمیمگیری آموزش عالی در ایران و درسآموزی برای تصمیمگیریهای بعدی باشد.
متن حاضر گونهای سیاستپژوهی است که در قالب روایتهای مختلف شکل گرفته است؛ «سیاستپژوهی فرآیند انجام دادن تحقیق درباب مسئلۀ اجتماعی یا تحلیل مسئلۀ اجتماعی مهم به منظور ارائه توصیههای عملی، توصیههای معطوف به عمل به خطمشیگذاران برای حل مسئله است». سیاستپژوهی با مسئلۀ اجتماعی آغاز میشود و، در فرآیند تحقیق، مسئلهها به اطلاع خطمشیگذاران میرسند (ماژرزاک، ۱۳۹۲).
ازآنجاکه توصیههای عملی در اصلاح فرآیندها وقتی مؤثرند که از زمینه برخاسته و با استفاده از تجارب مفید و مشارکت ذینفعان تنظیم شده باشند، سیاستپژوهی با ارزیابی مناسب، «طرحی برای پیجویی اهداف و گزینههای بدیل، حسب شرایط و موقعیتها، چارچوب راهنما و قواعدی برای تصمیمگیری» (فراستخواه، ۱۳۹۲الف) صورتبندی میکند؛ در این صورت، با ایجاد ارتباط بین دانش و خطمشیگذاری، میتوان دانش را شریک قدرت کرد (Hird, 2009). به عبارت دیگر، سیاستپژوهی زمینهای از کاربست حرفهای است که با تحلیل علمی محتوا و پیامدهای خطمشینهادهشده بهویژه در مدیریت و برنامهریزی در بخش عمومی سر و کار دارد (Ulrich, 2002).
امید است این کتاب، با کشف متغیرهای علّی در تدوین خطمشی دکتری پژوهشمحور، الگویی مناسب باشد تا ضمن مستندسازی مسیر دکتری پژوهشمحور، از دستورگذاری تا اجرا و تحلیل پیامدهای آن، نشان دهد چگونه سیاستپژوهی به توصیههای عملی میانجامد….
هنوز بررسیای ثبت نشده است.